-
Back...!!!
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1402 15:36
وسط بدو بدوهای کاری... دقیقا وقتی جلوم یه عالمه زونکن هست و زیر دستم سه تا پرینت بانکی و از این بانک می پرم به اون بانک... و دقیقا وقتی از اتاق بغلی داد می زنن که "ماهوووووووووورررر.....شبکه قطع شد...!!!" دلم خواست برگردم اینجا... خیلی از ذوق ها تو وجودم کور شدن...نمی دونم ذوق نوشتن هم کور شده یا نه... شاید...
-
جنگ نا برابر
جمعه 11 اردیبهشتماه سال 1394 11:56
نفس هایم تیر میکشد نا امید نیستم، اما نگران؛ چرا. کاش میشد در این مبارزه هم من می جنگیدم، بجای تو ایستادگی می کردم. خستگی دارد از ظرف ظریف وجودت سر میرود و من در تلاطم همراهیت. میشود ایستاد، میشود پیروز شد، میشود رسید... کاش من تو بودم می ایستادم، پیروز میشدم و میرسیدم و اینهمه را کادو پیچ کرده تقدیم بودنت میکردم. ......
-
شب سخت
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1394 23:12
روزها و لحظات خاصی رو دارم میگذرونم نمیدونم الآن که خودت وسط ماجرا هستی باید با کی حرف بزنم تا آروم بگیرم نمیدونم الآن داری برای چی میجنگی، نمیدونم الآن داری به چی فکر میکنی نکنه دارن از من میگیرنت و داری تلاش میکنی که این اتفاق نیفته تو این مدت باهات فقط در ارتباط نبودم، باهات زندگی کردم بهت فکر نکردم، با فکرت نفس...
-
محض خالی نبودن عریضه
جمعه 27 دیماه سال 1392 01:28
وقتی آخرین پستای خودمو نگاه می کنم و تاریخشون رو می بینم ، متوجه!! می شم خیلی وقته ننوشتم...( هر چی بارم کردی خودتی ) یکی از دلایلش ناهمماهنگی بین دل و یه عضو ! دیگه اس...دلم می خواد بنویسم ولی تنبلیم میاد( هر چی بارم کردی خودتی) دلیل اصلیش هم.. خب ... از وقتی اینجا رو زدیم تا به امروز خیلی چیزا عوض شده... امروز یاد...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 اسفندماه سال 1391 00:27
شوقم امشب سر آنست که شاعر بشوم سجده بر معجزه انداخته، ساحر بشوم روش دلبریت معجزه میدان است آه، هرگز نتوانم چو تو ماهر بشوم به عصایت به خدایت به تو ایمان دارم یک اشارت بده با دین تو کافر بشوم کعبه ام سبز نگاه گل مریم، باید... رخت احرام به تن کرده و زائر بشوم یک فلک عمق به این عشق زمینی دادی در هوس غرقم اگر غرق ظواهر...
-
خدایا شکرت
سهشنبه 8 اسفندماه سال 1391 00:55
به وضوح میگم که دوستت دارم به وضوح میگم که عاشقتم به وضوح میگم که مبارکترین روز دنیاست روز تولدت خدایا شکرت
-
شاید سبک شوم
شنبه 21 بهمنماه سال 1391 23:53
چرا گاهی چیزایی که تو زندگی کمه انگار بیشتر کم میشه؟ بعضی وقتا به همون اندازه ای که موسیقی آروم می خوام از موسیقی آروم متنفرم انگار داره تک تک نُت ها سلول های شاد زندگیمو می خوره یه دریاست اینجا زیر آبم دارم سطح آب رو از زیر می بینم مدام لحظه ای که سرم از آب میاد بیرون دار از جلوی چشمام میگذره . کی مثل من واسه تو قلب...
-
باران می آید
چهارشنبه 24 آبانماه سال 1391 00:24
چند شب است در میان قطرات باران پی ات می گردم.
-
بدون تیتر
یکشنبه 21 آبانماه سال 1391 15:53
حسی که دارم نه در حد توان فریاد است نه در قالب یک استاتوس و نه نیاز به پیگیری یک توئیت و لایک حسی که دارم تنها به کلام نگاه به فریاد سکوت و به پیگیری سایه های دل است زبانم را ، پشت چشمان بسته ام...!!!
-
کاما
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 01:33
چقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود سر میزنم ها، ولی نمی نویسم . چه بنویسی چه ننویسی من اینجارو دوست دارم . اخیرا تو نوشته ام از ( ، ) زیاد استفاده میکنم نمیدونم قضیه چیه؟!!! کلا چیز جالبیه این کاما...
-
سکوت
یکشنبه 1 مردادماه سال 1391 00:54
سکوت شکننده ترین اتفاق است برای من به احترامِ نخواستنت، می شکنم.
-
just write
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 01:30
چقدر حس درهمی دارم. عین فیلما شدم، حس می کنم همه چی داره دوره سرم می چرخه. کلی خاطره + کلی اتفاق + یه عالمه فکر + یه سری تصویر + مقدار زیادی برنامه با چاشنی آینده = ذهنم فقط یکی هست که می دونه تو چه شرایطی هستم. می دونه که چقدر می خوام خودمو لحظاتم بهتر از این باشه نه اینکه لحظاتِ خودم، بلکه چقدر می خوام لحظاتی که...
-
معادله
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 01:38
بودن کسانی که اکنون نباید کنارت باشند، ولی هستند نتیجه بودن کسی است که نباید کنارم می بود و بود. او رفت، اما آنها هستند. و همه ی معادلاتم بهم خورد. . همیشه امتحان هایم را خوب آغاز می کردم. ذهنم که خسته می شد، پراکنده می نوشتم و مجهول معادلاتم را میان کاغذ چرکنویس گم می کردم. تازه می فهمیدم که چقدر نیاز به یک نفس عمیق...
-
برگی از دست نوشته های جبران
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 20:14
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شما همراه زاده شده اید و تا ابد همراه خواهید بود. هنگامی که بال های سفید مرگ روزهاتان را پریشان می کنند همراه خواهید بود. آری ، شما در خاطر خاموش خداوند نیز همراه خواهید بود. اما در همراهی خود حد فاصل را نگاه دارید ، و بگذارید بادهای آسمان در میان شما به رقص در...
-
هرچه بادا باد
پنجشنبه 19 خردادماه سال 1390 18:46
می خوام بنویسم از چی و کی نمی دونم خودم شدم سوژه عالم و آدم و سوژه ای برای نوشتن ندارم پس برای یه بارم که شده هرچی به زبونم بیاد و می نویسم. دیگه نمی خوام از فیلتر مغزم استفاده کنم نه نه اینو نباید بگم... نه نگم، بد میشه... بی خیال بابا ، جمله بندیمو عوض کنم هنگ کردم، دلم گرفته و دستم به جایی بند نیست با تمام وجودم...
-
مهربانم
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1388 10:06
مهربانم ای خوب یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا بین ادمهایی که همه سرد و غریبند با تو تک وتنها به تو می اندیشد وکمی دلش از دوری تو دلگیر است. مهربانم ای خوب یاد قلبت باشد یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته بر در مانده و شب وروز دعایش اینست زیر این سقف بلند هر کجایی هستی به سلامت باشی ودلت همواره محو شادی وتبسم باشد....
-
لجباز
دوشنبه 1 تیرماه سال 1388 10:05
من لجبازم ٬تو لجباز ی من می بازم٬ تو می بازی...
-
تاریکی کافی نیست؟!
شنبه 22 فروردینماه سال 1388 18:39
"در درون قلبم فضایی بزرگ و خالی به وجود آمده است،لبخند می زنم،لبخند می زنم، لبخند می زنم...و هیچکس نمی داند که در درون احساس خوبی ندارم! ! ! " بسه دیگه... چشاتو باز کن...ببین منو...ببین چقدر بزرگ شدم،قد کشیدم...تغییر نکردما،همون آدمم فقط بلندتر و لاغرتر شدم...ببین موهامو...یادته وقتی سرمو می زاشتم رو زانوت...
-
ملکــا ذکــر تــو گویــم...!!!
یکشنبه 9 فروردینماه سال 1388 12:19
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی تو زن و جفت نداری، تو خور و خفت نداری احد بیزن و جفتی، ملک کامروایی نه نیازت به ولادت، نه به فرزندت حاجت تو جلیلالجبروتی، تو نصیرالامرایی تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تو...
-
جریمه
چهارشنبه 28 اسفندماه سال 1387 12:41
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA گاهی برای پرش های بلند باید پا پس گذاشت و گاهی برای ماندن باید رفت ، حتی کوتاه . وقتی نمی شود حریف این دل بی سرو پا شد باید تنبیهش کرد،باید به صلابه اش کشید. کمی که در زندان تنهایی بماند شاید ، شاید آدم شود. باید بفهمد که دنیا هرکی به هرکی است. یکی به یکی که نیست.فقط من و فقط...
-
امشب من...! ! !
چهارشنبه 14 اسفندماه سال 1387 01:46
هیچکس ویرانیم را حس نکرد وسعت تنهاییم را حس نکرد در میان خنده های تلخ من گریه ی پنهانیم را حس نکرد در هجوم لحظه های بی کسی درد بی کس ماندنم را حس نکرد آن که با آغاز من مانوس بود لحظه ی پایانیم را حس نکرد این روزا خیلی احساس تنهایی و دلتنگی می کنم... این روزا خیلی استرس دارم... این روزا کلافه ام به خاطر درسام... این...
-
اوایل من
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1387 20:15
خیلی دور برم شلوغ شده. تو عمرم انقدر کار سرم نریخته بود.یعضی وقتا واقعا احساس خستگی می کنم. احساس می کنم دوستای نزدیکم رو دارم کم کم از دست می دم. دوستایی که یه زمانی بیشترین وقت از شبانه روزم رو با اونا سر می کردم .اغراق نیست اگر بگم تا حالا دوست بد نداشتم .همیشه احساس می کنم در ازای کارایی که اونا برام انجام دادن...
-
بخواب دل من...! ! !
شنبه 26 بهمنماه سال 1387 14:01
بخواب دل من ... بخواب دل من، که آسمان همیشه هست، که گریه همیشه هست ، که کوه همیشه هست ، که درد هم... بخواب دل من ، که تمرین ندیدن بر تو مبارک .. .که ندیدن و نشنیدن بر تو مبارک... . که خاکستری شدن بر تو مبارک. بخواب ، مثل آن کودکی که پیچیده در زهدان مادر و رخ بر تابیده از دنیا... گره خورده در تن خویش... دیگر نخواهم گفت...
-
دلم تنگ می شه..!!!
یکشنبه 20 بهمنماه سال 1387 13:59
زیاد مهم نیست که همزاد بلاگ اسکای بازدید داره یا نه...نظر براش می زارن یا نه...همزاد بلاگ اسکای فقط جاییه برا نوشتن درد دلایی که نمی شه جایی گفت... یه مفره...یه پناهگاس...مثه جایی می مونه که آدم برا فرار از طوفان میاد می چپه توش ... حرفایی که باید زده بشه و نمی خواد کسی بخونه...اینجا گفته می شه... می دونی پارسال خیلی...
-
دو ترفند کوچک...
شنبه 19 بهمنماه سال 1387 23:02
دانلود آهنگ های رایگان از گوگل: بدین منظور : وارد موتور جستجوی گوگل بشوید. ( www.Google.com ) اکنون دستور زیر را در قسمت جستجو وارد کنید: intitle:index.of? Format IRITN اکنون میبایست پارامترهای جستجو را جایگزین کنید: در دستور فوق به جای واژه " IRITN " میبایست نام خواننده مورد نظر را تنها به زبان انگلیسی وارد...
-
همزاد کیست؟؟؟
دوشنبه 30 دیماه سال 1387 21:36
1.همزاد به چه افرادی گفته می شود؟ همزاد به موجوداتی گویند که تقریبا در یک زمان حوصله ی خدا را به سر برده و با اردنگی از آن دنیا به این دنیا پرتاب گشته اند. آنچه که تا حدودی در رابطه با اخراج این افراد نا مشخص و گنگ مانده ، اقدامی است که سبب این برخورد شدید و اردنگی شدید تر از آن شده.اینکه آیا این عمل به صورت انفرادی...
-
پراکنده از ذهنم...
سهشنبه 24 دیماه سال 1387 23:48
از دیشبه زدم تو خط Ebi گوش دادن.... هدفون تو گوشم...صدای موزیک زیاد... یه محرک می خوام واسه...واسه...واسه... گـــریــــه... به هر کی هم می گم ...خانوم...آقا...حوصله ندارم...بی خیال من شو...سر به سرم نزار... می گه:بکش بیرون از این فاز... وقتی این حرفو می شنوم دلم می خواد با مانیتور بکوبم تو سر طرف... حس نوشتن نیست.......
-
ادعا
یکشنبه 15 دیماه سال 1387 17:24
نه هر آنکس که بکوبد به سرو سینه ی خود درک کردست غم یاور دیرینه ی خود آنکه پا در ره منزلگه لیلی بگذاشت بشکست اول ره سایه و آیینه ی خود
-
دل من می سوزد...! ! !
جمعه 6 دیماه سال 1387 10:19
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دل من می سوزد که قناری ها را پر بستند که پر پاک پرستو ها را بشکستند و کبوتر ها را آه کبوتر ها را...و چه امید عظیمی به عبث انجامید دل من در دل شب خواب پروانه شدن می بیند مهر در صبحدمان داس به دست خرمن خواب مرا می چیند وای باران باران شیشه ی پنجره را باران شست از دل...